رویای نقره ای
عنوان:
رویای نقره ای
کد کالا:
فرهاد متوجه شد زیادی کنجکاوی کرده است. یک بار دیگر به چهره دانیال نگریست. جوان تر بود، عضلاتی قوی داشت. چشمانش درشت و ابروانی مشکی و بلند و بدون ریش و سبیل. خودش را با او مقایسه کرد. رای مثبت را به او داد. دانیال از مادربزرگ و دیگران اجازه خواست با بهداد روی مشکلی که برایشان پیش آمده بود صحبت و کار کنند. با تعارف دیگران، دانیال کیفش را از کنار مبلی که نشسته بود، برداشت و با بهداد راهی یکی از اتاق ها شدند. فرهاد از مهرزاد پرسید: روی چه چیزی کار می کنن؟
نویسنده:ويراستار:شابک:9789641930716
نوبت چاپ:سوم
ناشر:علی
قطع کتاب:رقعی
نوع جلد:شمیز
تعداد صفحه:728
تیراژ:200